امروز : سه شنبه 11 اردیبهشت 1403 بروزرسانی:1403/02/10

گالری تصاویر خبر

8:12 AM 1402/06/04 تعداد بازدید: 659

  از عالِم بزرگوار آيت الله حاج سيدحسين حائري نقل شده است به وسيله شخصي كه در علوم غريبه وارد بود به من خبر داد كه حضرت ولي عصر ارواحنا فداه روز نهم محرم ساعت دو، سه، به مجلس روضه سيدالشهداء كه در منزلم برپا است تشريف مي آورند و ... ايشان مي گويند: روز نهم مجلس پُرجمعيت بود و بسيار با شور و حال در ساعت مقرّر نگاه كردم به نقطه اي كه گفته بودند، ديدم در حلقه دوازده نفري دايره وار افرادي در لباس اهل كرمانشاه و سن نزديك به چهل سال نشسته اند. به عنوان خوش آمد نزديك آنها رفتم و فرياد زدم: « چايي بياوريد!» آنها با تبسّم فرمودند:   « خانه ي خودمان است همه چيز آوردند، شما برويد درب خانه مشغول پذيرايي باشيد.» به جاي خود برگشتم ، آن ساعت دو نفر منبر رفتند و با آنكه روز تاسوعا مصيبت حضرت ابي الفضل را مي خوانند هركدام چند دقيقه منبر رفتند و خطاب به امام زمان (ع) عنوان تعزيت داشتند و مجلس در گريه و زاري و هنگامه بود و آقاي اشرف الواعظين آمدند و به اتاق روضه خوانها نرفتند و در همان مجلس وارد شدند. درب خانه پهلوي من نشستند و گفتند: « چون فردا عاشورا است براي رفع خستگي من امروز مجالس را تعطيل كردم چون كار زيادي دارم لكن اينجا را نتوانستم نيايم! » بعد از صرف چاي و ... منبر رفت و سكوت زيادي كرد و بعد بدون مقدمه معمول اهل منبر خطاب به حضرت ولي عصر (عج) عرض كرد: « اي منزل گرفته در بيابانها! روي سخن ما با توست.» مجلس به حدي از آن كلام پريشان و منقلب شد و مردم به سرو سينه مي زدند كه بي اختيار شدند و بعد از يك لحظه ديدم آن حلقه دوازده نفري از همان درب اتاق خارج شده اند.

مأخذ: روزنه اي از عالَم غيب     آيت الله سيدمحسن خرازي –    با  اندك تصرف

توضيحات: مقام معظم رهبري فرمودند: من آقاسيدحسين حائري را ديده بودم ايشان برادرزاده مرحوم آيت الله سيدمحمدفشاركي بودند.

امور فرهنگي شيلات گيلان

ارسال دیدگاه

( دیدگاه ثبت شد)